دیکشنری
داستان آبیدیک
outward bound
a͡ʊtwɑɹd ba͡ʊnd
فارسی
1
عمومی
::
عازمبیرون، بیرونرو، روانهبیرون
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
OUTSTEP
OUTSTRETCH
OUTSTRETCHED
OUTSTRIP
OUTSWEEP
OUTTHRUST
OUTTURN
OUTVIE
OUTVOICE
OUTVOTE
OUTVOTER
OUTWALK
OUTWALL
OUTWARD
OUTWARD APPLICATION
OUTWARD BOUND
OUTWARD MANIFEST
OUTWARD MOBILITY
OUTWARD SHOW
OUTWARD THINGS
OUTWARDLY
OUTWARDNESS
OUTWARDS
OUTWATCH
OUTWEAR
OUTWEIGH
OUTWIND
OUTWIT
OUTWORK
OUTWORLD
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید